درمان وسواس : روش های معجزه آسا کنترل OCD

سلام آقای دکتر من چندهفته ای هست که دارم معنی واژه ها و کلمات رو پیدا میکنم و به خاطر میسپارم اولش میخواستم معنی چیزایی که نمیدونم رو پیداکنم ولی حالا دارم معنی همه چیز رو پیدا میکنم خواستم دیگه معنیشون رو پیدا نکنم ولی در عوضش با حرف زدن یا فکر کردن بهش که معنیش رو پیدا میکنم حتی اگه معنس اون واژه یا کلمه رو هم بدونم باز تو ذهنم تکرار میکنم راستی من 19سالمه و پسرم میخواستم از شما بپرسم آیا این بیماری وسواس هستش که میخوام معنی واژه یا کلمات رو بدونم من حتی وقتی فیلم یا آهنگ هم گوش میدم باز فکر میکنم این بیماری کل زندگیم رو دچار مشکل کرده لطفاً اگه چیزی در این مورد میدونید کمکم کنید.

سلام. من خودم وسواس شدید دارم …. من الان پاسخ مردم رو دیدم دیدم ک ففط میگین حضوری بیان خودتون میدونید ک درمان وسواس فقط با صحبت کنترل و از بین میره ن دارو من انواع دکتر هایی رو رفتم ک فقط دارو میدادن از سنگین تا سبک قرص رو خوردم و اثری هم نداشته

سلام آقای دکتر ذاکری. امیدوارم حالتون خوب باشه. خواهش میکنم سئوال من رو پاسخ دهید. آقای دکتر من وسواس نظم دارم یعنی اشیاءی در کنارم هستن باید در یک راستا قرار بگیرن. اما یه مشکل دارم که به چند تا روانپزشک مراجعه کردم و هر کدوم نظری داشتن، آقای دکتر وقتی مقاله ای یا متنی رو میخونم انگار فقط زل میزنم به کلمات و رد میشم و با خودم میگم فکر کنم از خط قبلی یه چیزایی رو نفهمیدم، یا وقتی فیلم نگاه میکنم چند دقیقه ای یکبار برمیگردم عقب و حواسم پرت میشه. آیا این مشکل وسواس فکری هستش یا عدم توجه (adhd)

سلام اقای دکتر محترم من 21 سالمه که دوساله وسواس فکری و عملی گرفتم که با به مراجعه به روانپزشک داشتم خوب میشدم , اما سه ماه هست که با مصرف دارو یه کم وسواس بیشتر شده و دارو فایده ش کمتر شده یعنی حتی با وجود مصرف دارو هنوزم وسواس فکری و عملی دارم اما شدید نیست ولی خسته شدم هر روز میگم فردا خوب میشم و برمیگردم به حالت عادی اما بر عکس میشه مخصوصا وقتی خواب بد میبینم خیلی بی حال میشم و وسواسم افزایش میشه کلن اختلال در زندگی به وجود امده خسته شدم بی حوصله و افسرده و بی ارزش
چرا با وجود دارو , وسواس برای خودش افزایش و کاهش میشه یعنی من تا دو ساعت دیگه معلوم نیست شاید شاد شاد باشم شاید اینقدر عصبانی باشم که میخوام منفجر بشم
وقتی هم دو یا در عرض چهار روز دارو را قطع کنم به شدت بی دلیل عصبانی میشم و از درونم جوش میارم , حتی الان که دارم مینویسم با حذف و نوشتن کلمات وسواس میشه و میگم این کلمه رو ننویسم یا این حرف را ننویسم و …..
روانپزشک گفته ورزش و مصرف ویتامین و میوه کمک میکنه اما نه حوصله ورزش دارم نه اشتهای میوه و غذا فقط قرص ویتامین مصرف میکنم ….
مشکل کجاست!؟

سلام امکان داره یه بیمار وسواس فکری که ریشه ارثی داره آدم رو روانی وتیمارستان بکنه

سلام لطفاً نظر من رو تا آخر بخونید حتی برای سرگرمی هم که شده دستم به دامنت ون لطفاً خواهش میکنم
سلام آقای روانشناس،من 11 سالمه و میخوام سفره دلم رو براتون باز کنم:وقتی خیلی بچه بودم پدر و مادرم رابطه خوبی نداشتن،مادرم زیاد(شایدم اصلا)دعوا نمیکرد ولی پدرم همش عصبی و معتاد بود،دزدی و کارهای زشت و… هم میکرد.من از پدرم متنفر بودم ولی همچی عادی بود،مثلا یه بار یه برنامه از تلویزیون پخش شد که راجع به مضرات سیگار بود،من به اصطلاح پدرم با شوخی و خنده گفتم سیگار نکش و سیگار کشیدن بده ولی اون گفت نه من نمیکشم و…رفتارهای عصبی روانی هم داشت،یه بارم با چاقو منو دنبال کرد!مامانمم تهدید میکرد!تا اینکه مامانم نجاتم داد و طلاق گرفتن و منم از این مسئله خوشحال بودم و ضربه روحی روانی بهم نزد!حالا اصل موضوع:اولین دیدارم با چیزی که منو به این روز انداخت خونه به اصطلاح بابام و مامانم بود،بابام برای اینکه راحت مواد بکشه برام سیدی میخرید و من سرگرمیم شده بود تلویزیون!(که این موضوع آسیب های چشمی هم بهم زد)طبق معمول برای من سیدی خرید و برای مامانم تبلت،هی میگفتم تبلتو من میخوام تبلتو من میخوام،بعضی وقتا یواشکی میرفتم سرش و بازی دانلود میکردم،خیلی با گوشی حرفه شدم و بیشتر از هرکسی میفهمیدم،زندگی پوچ من همینطوری گذشت تا اینکه از خونه بابام نجات پیدا کردیم و خونه مادربزرگم سکنا گزیدیم!من هی غر میزدم گوشی میخوام گوشی میخوام،تا این گوشی که الان دستمه بهم رسید،اونم بزور و دای بابک اینا برام خریدن،برای مامانمم همینطور،اونجا من با رابطه ج.ن.س.ی و موضاعاتی که اصلا برام خوب نبودن اشنا شدم(همه چی رو فهمیدم)تو گوشی و مسائل هک و امنیت حرفه ای شده بودم و ویدیو های اونجوری میدیدم و خود ارضایی میکردم،مسلمون هم بودم،مدرسه هم میرفتم و همه چی روال عادی داشت و با اینکه میدونستم این کار گناهه و تاثیر بدی روم می گذاشت،میگفتم بسم الله و حتی صلواتم میفرستادم و این گناهو میکردم!وضع عجیبی بود…!تا اینکه با دین مسیحیت اشنا شدم و مسیحی شدم و همه گناهام رو کنار گذاشتم،آدم خوبی شدم و خداهم ازم راضی بود و به عیسی مسیح هم حتی توهین میکردم(نمیدونم چرا انقدر زندگیم بد بود)مثلا به عیسی که مرا نجات داد الکی فحش میدادم،به خداهم همینطور،و خود ارضایی میکردم،هی توبه میکردم و میگفتم این آخرین باره و هزارتا قول و تعهد به خدا میدادم ولی این چرخه هی تکرار و تکرار میشد،کم کم داشت تموم میشد،تا اینکه متوجه شدم اهانت به روح القدس (روح خدا) گناه نابخشودنیه(صد در صد هست)و دچار وسواس فکری شدید و اعصاب خورد کن شدم از توضیح بیشتر اجتناب میکنم مشکلم همینه لطفا وسواس فکریمو حل کنید.

به نظر من یکی از بهترین راه های درمان وسواس فکری و عملی پذیرش خود میباشد اینکه فرد بپذیره که تنها خودش درگیر این مشکل نیست و هزاران نفر هستند که این مشکلات رو دارند در این صورت فرد تمرکزش از روی بیماری برداشته میشه و به راحتی میتونه بیماری خودش رو درمان کنه در غیر این صورت فرد فقط به خودش تلقین میکنه که من عجیب غریبم و این مشکل شدید تر میشه خیلی خوشحال میشم بتونم کمکی به هموطنام کرده باشم با تشکر

سلام
من چندسالی هست که دچار وسواس فکری شدم که خیلی اذیتم میکنه مثلا میرم بیرون احساس میکنم تنهام الان مشکلی برام پیش میاد زود برگردم خونه مشکلی پیش نمیاد انگار روحم ازجسمم خارج میشه اون لحظه می خوام یه عکس العملی نشون بدم مثلا جیغ بزنم یا خودمو بزنم بلکه برگردم به خودم الن 29سالمه زندگیمو خیلی مختل کرده قبلا دکتر اعصاب میرفتم ولی خیلی موثر نبود الان نزدیکه یکساله داروهامو قطع کردم خیلی هم اعصبانی شدم خواهشا کمکم کنید خیلی ممنونم

سلام
بنده دچار و سواس فکری هستم
چند سالی هست که این مشکل رو دارم
تقریبا اکثر وسواس ها رو تجربه کردم
و در حال حاضر گرچه وسواس فکری درحال از بین رفتن هست اما خودم هرکاری میکنم نمیشه برم سمت کار. وسواس من خیلی کم رنگ شده اما نمی تونم کارم رو شروع کنم و اصلا انرژی برای انجام هیچ کاری ندارم و با اینکه کنکور دارم باز هم شروع به کار برام سخته

سلام آقای دکتر
من 20 سالمه و حدود پنج ساله که وسواس فکری نمی‌دونم دقیق چمه
تو ذهنم یهو یکی مگه قراره یکی از عزیزانم بمیره بعد من محکم زبونم گاز میگیرم در حدی که خون مردگی میشه زبونم یا دستام گاز میگیرم دست خودم نیست احساس میکنم اگر این کارا نکنم واقعا عزیزانم میمیرن
تو رو خدا کمکم کنید زندگی من رو مختل کرده

سلام دختر من دچار تریکوتیلومانیا و کندن مژه و ابرو هست دو ساله با روانشناس و روانپزشک در حال درمان هست ولی نتیجه ای نگرفتیم تا حالا، آیا دستگاه rtms میتونه کمک به درمان کنه؟

دکتر سلام من وسواس شدید دارم به طوری که الان دوس ندارم جایی برم که لباسم کفشم مثلا از اون محل رد میشه کثیف نشه دیوونم کرده این حال وقتی از یه جای کثیف رد میشم دیگه دیوونه میشم دائم بهش فک. میکنم حتی اگر اون موردی که من اینقدر بهش فکر میکنم با کفش و لباس من فاصله داشته خیلی ناراحتم می‌کنه این داستان چیکار کنم

سلام من وقتی ۱۵سالم بود یه وسوسه فکری شدن بعدش هی جلوی چشمام مینوشتم بعد چن ماه دیدم این نوشتنیانمیرن جلوی چشمام الان ۱۰ ساله اینا نوشتتی هستن بیش روانشناس رفتم روانپزشک رفتم میکن تصور ذهنته اما کلن از جلوی چشمام هستن حتی اگه هم یادم نباشه که جلوی چشمام هستن این نوشتنیا حتی دقتی تکون میخورن از روی چشمام حسسون میکنم ک ددارم دیونه میشم کمکم کنین لطفا فقط من شهرستانم فقط بکین چکار کنم راهنماییم کنین که این چه جور درمانی داره

سلام من چند ماه هست که هر جمله ای که برام جالب باشه یا هر کلمه ای که برام جالب باشه مثلا درس خوندن، ده بار یا بیشتر تکرار میکنم و با دستم میشمارم که چند بار گفتم و حتی تصویرش رو هم در ذهنم تجسم میکنم و حتی موقع درس نخوندن هم اینجوریم مثلا به یه جا نگاه میکنم و ۱۰ بار یا ۲۰ بار به اون چیز نگاه میکنم و مغزن درد میگیره انقدر تصاویر مختلف در ذهنم تجسم میکنم. مثلا با خودم میگم قرمز . تصویر رنگ قرمز رو ۲۰ بار تکرار میکنم. باید چه کار کنم تا از دست این فکرا خلاص شم؟؟؟ ممنون اگه پاسخ بدید؟؟؟